۱۳۸۸ تیر ۲۸, یکشنبه

.نماز جمعه

اشک آور که زدند

خواهرم وضوي اشک ساخت
و پدرم
براي اولين بار
گريست

باتوم ها که بالا آمد

مادرم جيغ زد: يا زهرا
و پهلويش را گرفت

برادرم
سربند سبزش را
به زخم کسي بست
هر دو را گرفتند

سرنوشت علويان
هميشه زندان بوده

موج سبز آزادی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر